بهارزاد؛ زاده‌ی بهار

روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)

مرفه بی‌درد؛ عبارت مضحک

می‌گفت دلم می‌خواد می‌تونستم همه‌چی رو ول کنم، برم تو یه روستا، تو یه خونه کوچیک، با یه غذای ساده‌ی بخور و نمیر. نه زمین داشته باشم نه باغ و نه هیچی.

مرفه بی‌درد از اولش هم عبارت اشتباهی بود!

ما آدما داریم با هم چیکار می‌کنیم؟ سهم ما از این زمین‌ها فقط در حد طول و عرض و ارتفاعی هست که توش دفنمون کنن! روا نیست بخاطرش بقیه رو آزار بدیم.

همه مشکل دارن، اما درد اینجاست که بعضی مشکلات رو خود آدم‌ها واسه بقیه درست می‌کنن!

دنیا با صداقت و رو راستی و مهر، خیلی قشنگتر، با صفاتر و آرومتر از اینی هست که ساختیم. چی میشه که بعضی‌ها انقدر شمر میشن؟!

مواظب باشیم بلایی سر آدمای صاف و ساده‌ی اطرافمون نیاریم. با رفتارهای بی رحمانه، اونا یا بارها و بارها میشکنن، یا آینه‌ی وجودشون کدر و سخت و بی‌اعتماد میشه.

يكشنبه ۹ خرداد ۰۰ , ۱۲:۵۵ ویلی ونکای خسته ッ

خیلی خوب گفتید ...

هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند :)
سلامت باشید.

حقیقتا... . 

اگر کسی دوستته ولی سطح رفاهش از بقیه بالاتره و بهش بگی، ناراحت میشه. و دیگه از اون به بعد حتی اگر مشکلی داشته باشه که خیلی حاد باشه، نمیره پیش کسی بگه چون احساس میکنه حق نداره این احساس رو داشته باشه. 

ممنون از نکته‌تون :)
کاش هیچ وقت این طوری کسی رو نرنجونیم.
ان‌شاءالله یادم بمونه که تو برخورد با همچین افرادی حتما اینو رعایت کنم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan