میگفت دلم میخواد میتونستم همهچی رو ول کنم، برم تو یه روستا، تو یه خونه کوچیک، با یه غذای سادهی بخور و نمیر. نه زمین داشته باشم نه باغ و نه هیچی.
مرفه بیدرد از اولش هم عبارت اشتباهی بود!
ما آدما داریم با هم چیکار میکنیم؟ سهم ما از این زمینها فقط در حد طول و عرض و ارتفاعی هست که توش دفنمون کنن! روا نیست بخاطرش بقیه رو آزار بدیم.
همه مشکل دارن، اما درد اینجاست که بعضی مشکلات رو خود آدمها واسه بقیه درست میکنن!
دنیا با صداقت و رو راستی و مهر، خیلی قشنگتر، با صفاتر و آرومتر از اینی هست که ساختیم. چی میشه که بعضیها انقدر شمر میشن؟!
مواظب باشیم بلایی سر آدمای صاف و سادهی اطرافمون نیاریم. با رفتارهای بی رحمانه، اونا یا بارها و بارها میشکنن، یا آینهی وجودشون کدر و سخت و بیاعتماد میشه.
- يكشنبه ۹ خرداد ۰۰
- ۱۲:۲۱