بهارزاد؛ زاده‌ی بهار

روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)

چگونه بدون فدا کردن محبوبیت، روزمره نویسی کنیم!

از این روزها بگم؟!

 

1. دانشگاه دو هفته ست تموم شده. تموم به معنای واقعی کلمه.

و اگه فکر می کردید این ترم پاییزه بخاطر افتادن واحدای قبلیم بوده باید بگم سخت در اشتباه بودید!

2. یکم باورش سخته تموم شدن دانشگاه. آیا چون یه فرایند چندساله بوده که بهش دلبسته بودم و یا عادت کرده بودم؟ خیر! بلکه چون تو دو هفته ناخودآگاه حس می کردم باید برم دانشگاه، یا باید غذا رزرو کنم، و از این جور استرس های خفیفی که البته الان خیلی بهتر شده ولی روزای اول خیلی بیشتر درگیرشون بودم. خلاصه اینکه هنوز باورم نشده دیگه دانشجو نیستم. ولی ممکنه این حسم دلایل دیگه ای هم داشته باشه. مثلا اینکه تو دوازده روز گذشته فقط سه بار پامو از خونه بیرون گذاشتم.

3. تو ایام دانشجویی گذر زمان اون قدرا برام  محسوس نبود. یعنی، مثلا گاهی وقتی یاد یه خاطره از دوران راهنمایی می افتادم یهو می دیدم اِ! از اون روزا هفت-هشت سال می گذره! یعنی بعد از اون موقع ها، من چهار سال دبیرستان و چند سال دانشگاه رو هم پشت سر گذاشتم؟! بعد مثل آدم بی حواسی که یهو پنجره خونه شو باز کرده و از دیدن منظره ی بیرون کف کرده و دوباره پنجره رو بسته و رفته پی کارش، درِ این فکر رو می بستم و می رفتم پی کارم. حالا چی؟ بعد تموم شدن دانشگاه، این پنجره یه لحظه باز شد و خورد تو صورتم. وقتی بهش فکر می کنم می بینم انگار تو مرحله ی بعدی وایسادم؛ انگار ایام دانشجویی هم جزوی از گذشته شده و به راهنمایی و دبیرستان پیوسته. انگار دیگه واقعا بزرگ شدم!

4. دیروز یه آقایی از کمیته امداد امام خمینی اومد واسه صندوق صدقاتمون. چون هیچکس خونه نبود من رفتم دم در. چقدر خوش اخلاق بود، خدا خیرش بده. واقعا میگما؟! خیلی خیلی خوش برخورد رفتار کرد و صندوق رو گرفت و خالیش کرد و فاکتور داد و بعدم توضیح داد که چطور از طریق ایتا میتونیم صفحه ی خودمون رو پیدا کنیم و اگه خواستیم از همونجا واریز کنیم. کسایی که خوش اخلاقن واقعا حال آدمو خوب میکنن. هنوز رفتار راننده اسنپ خوش برخوردی رو که چند وقت پیش تا جایی ما رو برد و سوالم رو جواب و توضیح داد و با ارامش صبر کرد تا با کسی تماس بگیرم و مطمئن شم از چیزی که گفته بود، یادمه. خدا به همه خوش اخلاقا خیر بده واقعا. به ما بداخلاقا هم اخلاق بده ان شاءالله! (خودمو عرض میکنم!)

5. امشب هیچ تصمیمی برای مستند دیدن نداشتم اما یکی می خواست ببینه و گذاشت، و منم کنارش. خیلی دوستش داشتم، و حس می کنم حالا یه جورایی تو یکی از نقاط عطف زندگیمم و این مستند کمک کننده بود. اسمش؟ «دیوانگی». به کی توصیه ش میکنم؟ همه، مخصوصا کسایی که میخوان یه تصمیم واسه برنامه ی آینده شون بگیرن. ولی بازم همه!

بیاین هممون بزنیم به روزمرگی نویسی واقعاً. پس وبلاگ برای چیه؟

 

چقدرر از آدمای خوش‌اخلاق خوشم میاد. البته همه اینورن ولی درکل خدا رفتگانش رو بیامرزه و خودش رو خدا حفط کنه. واقعا آدم خوش‌اخلاق نعمته.

 

آقا من این قالب رو خیلی دوست دارم. اکر احیانا برات مشکلی نداشت و دوست داشتی کد فونتتو بده بی‌زحمت😅

واقعا فکر نمیکردم زیاد طرفدار داشته باشه ولی پستای روزمره نویسیم با استقبال واجه میشه!
واقعا خدا حفظشون کنه، به زندگیشون برکت بده :)
؛))
نه مشکلی نیست، فقط این فونته بُلده، خودمم قصد داشتم اگه شد و حس در افتادن با وبلاگ بهم دست داد عادیشو بذارم :)) همین بلد رو بفرستم واست؟

سهم من از دانشگاه یک ترم حضوری بود و ما هم که هیچی متوجه نشدیم و خواستیم دست و پا باز کنیم خوردیم به کرونا و ... :(

جدا؟ :(
بعد از باز شدن مجدد دانشگاه ها هم دیگه نرفتین؟

منم این ترم، درسم کلا تموم شد.

خیلی حس عجیبیه.

فقط مونده پایان نامه، تا پرونده ارشدم ببندم و تامام.

 

+خداقوت... بابت تموم کردن این مرحله بهت خسته نباشید میگم. :)

 

 

جدا؟ :) خدا قوت بهتون
راستش من هنوزم که هنوزه حسی ندارم! نمیدونم چرا
ان شاءالله اونم به خیر و خوشی تموم شه

خیلی ممنونم :))
به شما هم همین طور :)

تموم شدن دانشگاه واقعا حس عجیبیه

من بعد از تموم شدن کاشناسیم احساس بی هویتی میکردم. چون همیشه خودم رو یه دانشجو میدونستم و بعد از اون دیگه هیچی نبودم!

من واقعا نمی دونم چرا ولی بعد از سه هفته هنوز حس خاصی ندارم! فکر کنم سِر شدم!
ولی اون دانشجو بودن و نبودنی که میگین، وقتی بهش فکر می کنم که دیگه دانشجو نیستم یه حس عجیب و بدیه!

دلت برای همکلاسی هات تنگ نشده؟

صمیمی‌ترها رو بعد از دانشگاه هم دیدم. دلتنگ همکلاسی‌هام هم نه چندان. نه دلتنگی‌ای که حس بشه و اذیتم کنه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan