کاش یه چیزی مثل باشگاه کتابخوانی _که یه تعداد دور هم جمع میشن و کتابی رو میخونن_ بود به اسم باشگاه کتاب نویسی :/
توش بهمون انگیزه و امید و شوق میدادن واسه نوشتن ایده ها و تموم کردن داستانای نیمه کاره. برنامه ی روزانه میدادن و همه با هم هر روز چند عبارت به نوشته شون اضافه میکردن.
همین الان یه نوشته ی نا تموم دارم که خیلی وقته جمله ی جدیدی بهش اضافه نکردم. انگار مغزم خالی میشه وقتی میرم سراغش.
کاش یه دستگاهی بود که خیالپردازی ها و تفکرات ذهنی رو یادداشت میکرد.
- شنبه ۲۳ مرداد ۰۰
- ۰۰:۴۰