بهارزاد؛ زاده‌ی بهار

روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)

استقرای احساسی یک فرمول

آدم انگار بعضی چیزا رو که «حس» میکنه، بیشتر براش جا می‌افته، بیشتر می‌فهمه که نه واقعا یه خبری هست، یه چیزایی هست!

چند وقت پیش تو اکران مستند «آن زمستان»، از همون اول مستند اشکم ریخت. نمیدونم چرا با وجودی که شناخت خاصی از آیت الله مصباح نداشتم ولی با دیدنش توی اون مستندی که به نظرم حتی قصد درآوردن اشک رو هم نداشت، من ناخودآگاه بغض میکردم و گریه.

نمیدونم فرمولش چیه، ولی هرچی هست انگار حاج قاسم هم همونو رفته بود که بعد سه سال هنوز به راحتی میشه که اشکات با عکسش یا فیلمش یا صداش بریزه، حتی اگه شناخت دقیقی از تمام اخلاقیات حاج قاسم هم نداشته باشی.

نمی‌دونم فرمولش چیه،

اما واقعا این دنیا خالی نیست،

یه چیزایی هست...

Designed By Erfan Powered by Bayan