سلام.
تا حالا احساس دوستنداشتنی بودن کردین؟
اگه آره، چطوری حلش میکنین؟
- دوشنبه ۱۳ آذر ۰۲
- ۰۰:۴۲
روزی، جایی، دقیقهای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)
سلام.
تا حالا احساس دوستنداشتنی بودن کردین؟
اگه آره، چطوری حلش میکنین؟
راستش من یه بار گریه کردم و به روانپزشکم گفتم هیشکی منو دوست نداره
گفت آره این حقیقت داره
حالا می خوای چیکار کنی ؟
هیچی
خیلی هم خوبه
عاوره
می بینی که زندم
جدی هیچ فرقی برای ما نداره که کسی دوستمون داشته باشه یا نه
ما ارزشمندی مون رو از علاقه ی آدما به خودمون نمی گیریم که بخوایم از دستش بدیم
فقط پذیرفتمش و دیگه بهش فکر نکردم
آره منم درگیرش شدم
به مرور تلاش کردن به خودم اهمیت بدم. برای خودم وسیله هایی خریدم که دوست داشتم ، به چهره ام رسیدم و خوشگل کردم و رفتم بیرون دور دور . برای خودم وقت گذاشتم
اره
با کسایی ک دوستم داشتن صحبت کردم.
حتی ب یه سری هاشون گفتم چند تا ویژگی خوب و دوست داشتنی منو بگید
بعد اعتماد ب نفس گرفتم. :))
آره ولی برام مهم نبوده که دنبال راه حل بگردم.
می تونه بستگی داشته باشه
می تونه بستگی نداشته باشه
اما آدم های زیادی هستن که زندن و زندگی می کنن در حالی که کسی دوستشون نداره
منم همینطورم
دوستداشتنی بودت چیز خیلی خوبی هست
ولی چیز ضروری ای نیست
تو دنیا کلی چیز مهم تر از دوستداشتنی بودن وجود داره
گلب❤🍬
انگار دوستداشته شدن از طرف بقیه هیچوقت برام دغدغه نیست و نبوده. هرچی فکر میکنم خاطرهای یادم نمیاد که وقتی حس کردم توی جمع کسی دوستم نداره ناراحت شده باشم. احتمالا این آپشن رو ندارم. البته اینکه آدم بیخیالی در این زمینه هستم هم شاید بی تاثیر نباشه.
آره بهم کمک کرد چون تا قبلش خیلی ضعیفم کرده بود.
شاید بهتره سعی کنی احساس دوست داشته شدنو از چیزای دیگه دریافت کنی
مثل حیونا و پت و گل و گیاه
اره ممکنه ی وقتا حس کنی اونی ک میگن نیستی.
خب پس تو خودت دنبال ویژگی های مثبت بگرد....
ب نظر من مقبولیت و محبوبیت مهمه.
بله
قبلا تو وبلاگ هم نوشتم.
بعد از کلی درگیری فکری الان به لین نتیجه رسیدم که دارم دنبال مقبولیت و محبوبیت جای غلطی میگردم و هربار بین امید و ناامیدی گرفتار میشم !
من به این نتیجه رسیدم که باید ببینم خدا دوستم داره یا نه ، اهل بیت علیهمالسلام دوستم دارن یا نه . شاید کلیشهای باشه.. اما مهم مورد رضایت شخص اول جهان قرار گرفتنه .
بعد هرچی به اون رضایته نزدیکتر میشم میبینم خودشون هم بهم عزت دادن و عزیزم کردن . هم من رو جذاب کردن و بقیه دوستم دارن...
میخوام بگم همه اون توجه و.. دست خداست . ما چرا این وسط درگیر حس و حال بقیه بشیم ؟! مسخره میکنیم ولی خدایی همهمون باید تو بیو بزنیم " و خدایی که به شدت کافیست.. "
آره همین دیشب حس میکردم مزخرف و دوست نداشتنی و چندش آورم بعدش سعی کردم به آدمایی که صمیمانه دوستم دارن و بارها به اشکال مختلف اثبات کردن فکر کنم و وقتی یادشون افتادم آروم شدم
به نام خدا
همیشه!
و تازگی ها فهمیدم که به طور ناهشیاری من برای فرار از احساس بد ناشی از دوست داشتنی نبودن، پناه بردم به معنویت