بهارزاد؛ زاده‌ی بهار

روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)

طارونه

روی شیشه‌ی عرق طارونه نوشته: «معالج دردهای مفاصل و روماتیسم-مسکن اعصاب و خواب‌آور»

این اولین باری بود که بخاطر خاصیت تسکین بخشی‌ش به اعصاب، این‌قدر جدی رفتم سراغش. به جای خوردن قرص خواب‌آوری که توی خونه نداشتیم و می‌خواستم باهاش سریع‌تر خواب چشمام رو ببره و ذهنم رو هم خاموش کنه که تا صبح خواب‌های اعصاب خردکن نبینم، مامان پیشنهاد کرد برم سراغ طاقچه‌ی باریک توی تراس و از بین ردیف شربتها و عرق‌های گل، یکی‌ش که آرام‌بخش هست رو پیدا کنم.

یه لیوان بزرگ از شربت؛ تقریبا نصف لیوان آب و نصف دیگه‌ش طارونه. می‌دونستم نسبت طارونه به آب زیاد شده و حتی از طعمش هم مشخص بود اما انگار نیاز داشتم بهش. با وجودی که از قبل حس میکردم این دمنوشها و شربتها اونقدر اثر محسوسی ندارن اما اون لحظه این تنها و آخرین راهم بود شاید!

انگار استرس‌ها و فکرهای عصبی‌کننده‌ی این روزام رو واقعا شسته‌بود و برده‌بود که صبح دلم نمی‌خواست بیدار شم. انگار که اگر پا می‌شدم اثر طارونه می‌پرید و دوباره فکرها هجوم میاوردن. انگار اون روز صبح بعد از مدتها داشتم چند ساعت بدون فکر و خیال رو تجربه میکردم و یادم می‌افتاد طعمش چه طوریه.

از اون روز شاید دو بارِ دیگه دست به دامن طارونه شدم.

بی‌خیال شیشه‌های شفاف پلاستیکی بادرنجبویه و سنبل‌طیب میشم چون روی برچسبشون کنار «مقوی اعصاب» نوشته «نشاط‌آور»، یا کنار «آرامش‌بخش و ضد استرس» نوشته «محرک قلب و اعصاب»، و من آرامش و تقویت اعصاب رو بدون نشاط می‌خوام؛ حس می‌کنم با نشاط بودن قراره فکر و خیال و استرس رو با انرژی بیشتری به ذهنم بفرسته.

واسه‌ی دلشوره‌ی امشبم بازم نسخه‌ی طارونه اما همراه اسم امام رضا پیچیدم، تلویزیون رو روشن کردم و گفتم شاید اگه رفته بودم مراسم حالم بهتر بود. سرچ کردم ببینم چه ذکری واسه آرامش توصیه شده. حس می‌کنم دوباره فکرهای بیخود دارن به مغزم سرازیر میشن. شاید یه روضه‌ی امام رضا باید به نسخه اضافه کنم، بگم از رأفتش دلم رو، ذهنم رو، آروم کنه.

 

_________
پی‌نوشت: سیاسی‌ننوشتنِ این روزهام رو به پای چیزی ننویسید. شاید بعدا که اطلاعات بیشتری داشتم چیزکی نوشتم.

تا حالا اسم عرق طارونه رو نشنیده بودم. ولی قشنگ نوشتی...

 

یکی از چیزایی که تو محرم و صفر خیلی حالم و خوب میکنه اینه که وقتی خیلی عم دارم، یه روضه ای میتونم برم به هرحال تا این غمو بشوره ببره...

تو ماه های دیگه هرچند روضه های هفتگی و اینا مردم پیدا میکنن، ولی پیدا کردنش خیلی سخت تره خب. 

:)
ممنونم

حال بعد از روضه خیلی خوبه.
آره توی ایام محرم و فاطمیه تعدادشون خیلی خیلی بیشتره
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan