بهارزاد؛ زاده‌ی بهار

روزی، جایی، دقیقه‌ای؛ خودت را باز خواهی یافت و آن وقت، یا لبخند خواهی زد یا اشک خواهی ریخت... (پابلو نرودا)

کارورزی و مراقبت امتحان!

چهارشنبه برای کارورزی رفته بودم مدرسه. متوجه شدم بچه هایی که درس مطالعاتشون رو تجدید شده بودن اون روز امتحان مطالعات دارن. از هر سه تا کلاس هفتم و هشتم و نهم بودن و تو یه کلاس جا نمیشدن، پس توی دو تا کلاس نشستن؛ معلمشون شد مراقب یکی از کلاسا و منم مراقب اون یکی کلاس.

یادم نمیاد قبلا تجربه ی مراقب امتحان بودن رو داشته باشم، ولی این تجربه ی جالبی بود.

قبل امتحان، هم مدیر هم معلم مطالعاتشون بهم گفتن حسابی حواست بهشون باشه! هرچند من خودم هم با مقوله ی تقلب کنار نمیام و اون روز هم سعی کردم کنار نیام!

نگاهم رو روشون میچرخوندم، وقتایی که نگاه جواب نمیداد بین صندلیاشون راه میرفتم یا مثل ستون بین صندلیا می ایستادم! میدونم که به احتمال زیاد یه عالمه فحش خوردم!

اول کلاس چشمم افتاد به برگه یه نفرشون، که به نظر میومد داره جواب رو مینویسه ولی در واقع داشت خیلی ریز، زیر سوال خط خطی میکرد و در واقع تظاهر میکرد داره مینویسه. فکر کردم درست نیست اینجوری وایسم بالای سرش، شاید خوشش نیاد من ببینم چیزی بلد نیست. رفتم کنار.

چند باری بچه ها گفتن میشه خانم فلانی (معلمشون) رو صدا کنید؟ سوال داریم. ولی شاید نصف دفعاتی که این حرفو بهم زدن، در واقع میخواستن حواس من به اندازه ی رفتن تا کلاس کناری هم که شده ازشون پرت شه تا تقلب کنن! منم اولش راهی به ذهنم نرسید و با وجودی که با خنده بهشون گفتم بهتون اعتماد ندارم ولی رفتم و معلمشون رو صدا زدم. دفعه های بعدی رو ولی زرنگ بازی در آوردم و گفتم اگه سوال دارید یکیتون خودش پا شه بره خانم فلانی رو صدا بزنه که بیاد. یکی دو دفعه هم البته بچه ها خودشون یا من، یکی از دانش آموزایی که داشت رو راهرو رد میشد رو صدا زدیم تا معلمو صدا کنه.

یکی دو بار یه پیس پیسایی شنیدم! متوجه شدم دو تاشون که پشت سر هم نشسته بودن دارن از زیر ماسک یه چیزایی به هم میگن، تذکر دادم و صاف رفتم کنار دستشون ایستادم.

آره میدونم، خیلی جدی بودم. فهموندم که حواسم هست که یکیشون کج نشسته تا پشت سری برگشو ببینه، و بعدش صاف نشست. برگه ی اونی رو که کامل چرخونده بود سمت بغل دستیش رو هم صاف برگردوندم سر جاش. مثل بازرس ژاور گیر سه پیچ داده بودم که تقلب نکنن!

وقتی خیلی هاشون برگه هاشونو تحویل دادن و فقط یه کلاس موندن، معلمشون هم اومد توی کلاسی که من بودم و شروع کرد به کمک کردن بهشون، منم این وسط یه نگاهی به برگه های بچه ها انداختم.

اسم یکیشون رو دیدم و از بعضی جوابایی که به سوالات داده بود هم جا خوردم و هم خنده م گرفت. نمیدونم خوندن جواباشون درست بود یا نه ولی کنجکاو بودم جواب بقیه شونو هم ببینم، واسه همین سعی کردم برگه های بقیه رو بدون اسم نگاه کنم.

من همه ی جواب ها و سوالا رو ندیدم، با درسشون هم آشنا نبودم و هرچی هم قبلا خونده بودم یادم رفته؛ پس جواب درست یا حتی غلطشون رو نمیتونستم تشخیص بدم اما جوابای رو هوا و چرت و پرتشون رو میفهمیدم! مثلا وقتی واسه سوالِ «سه تا از پرجمعیت ترین کشورهای دنیا» نوشته بودن انگلیس و ایران و عراق و محض رضای خدا روسیه! یا وقتی «لشکرکشی فلان پادشاه به کدوم کشور و با چه بهانه ای» رو، جواب داده بودن به کشور مدینه و به بهانه ی لشکرکشی! یکی دیگه شون هم جواب این سوال رو نوشته بود به کشور اروپا یا آمریکا یا آفریقا! یا اون برگه ای که توش واسه سوالِ « دو تا کشور اروپایی صادر کننده ی گوشت و...» نوشته بود آمریکا و افریقا!

و اون لحظه من دقیقا چیزی بودم بینِ خنده از زیر ماسک و جا خوردن و رد و بدل شدنِ چنین جملاتی تو ذهنم که: خدایا! پروردگارا! آخه انگلیس؟ پرجمعیت؟ انگلیس یه کف دست بیشتر نیست خب! کشور مدینه؟ واقعا؟! بعد اون وقت آمریکا و آفریقا کشورای اروپایی ان؟!

خدایا! سبحان الله! جیزز کرایست! و صدا زدن خدا و مقدسات به سایر زبان های زنده ی دنیا!

 

-------------

یه اصلاحیه و توضیح ریز: اینا بعضی قسمتای با مزه ی امتحان اون روز بود، وگرنه قصدم این نیست که بگم هیچ کدومشون هیچی بلد نبودن. نه.

امان از مطالعات هشتممم

چرت تر از اون مطالعات نداشتم

یه مشت حفظیات که اره فلان کشور اینو داره

خب به من چههههههه اه

من نظام قدیم بودم هفتم هشتم اینا نداشتیم😁ولی یادمه که دوره راهنمایی از این مطالب داشتیم
وای باید نقشه کشورا رو هم میکشیدیم😂شاید ۹۰ درصد مطالبشو هم یادم رفته

متاسفانه انگار غار اومدن اون بعضیاشون که حتی اطلاعات عمومی شون در حد دونستن پرجمعیت ترین کشورها هم صفر بوده😂

وای آره😆🤦🏻‍♀️نمیدونم تو چه عالمی سیر میکردن که حواسشون به چین و هند و اینا نبوده😕
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan